صبح است

صبح است
یاس را باید کاشت
توی گلدان ظریفی که پر از عطر خداست
و سپس گلدان راروی یک میز گذاشت
پرده ها را باید پس زدو به خورشید فضا دادکه آرام بتابد بر آن
آن زمان خواهی دیدبا شمیم گل یاس
تو چه احساس قشنگی داری
و درخشان شدن برگ گیاه
چه تماشا دارد
در دلت بوته ای از یاس بکار
یاسی از عاطفه، امید، محبت، ادراک
و بدان بی تردیدزندگی با تو سر مهر و وفا خواهد داشت
سلام صبحتون بخیر
صبحتون زیبا
صبحتون پرنشاط
صبحتون پر امید
صبحتون سرشار از نگاه خدای مهربان
دیدگاه ها (۳)

ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ،ﻧﺸﺪﺑﻨﻮﯾﺴﻢﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﯾﮏ ﻏﺰﻝﻃﻮﻻﻧﯿﺴﺖ...

خسته‌تر از آنمکه لیوانی چایآرامم کند!آغوش گرم تو را می‌خواهم...

بر بخار پنجره یک شب نوشتی عاشقم خون شد انگشتم به آجر حک کنم ...

نازنینا، دوست یعنی انتخابیعنی از بنده سلام از تو جوابدوست یع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط