خسته تر از آنم
خستهتر از آنم
که لیوانی چای
آرامم کند!
آغوش گرم تو را
میخواهم؛
در جنگلی ناشناس
وقتی که آسمان
از لابهلای شاخهها
سرک میکشد...
که لیوانی چای
آرامم کند!
آغوش گرم تو را
میخواهم؛
در جنگلی ناشناس
وقتی که آسمان
از لابهلای شاخهها
سرک میکشد...
۵۵۷
۰۲ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.