گفتمش دیگر نبینم

گفتمش دیگر نبینم ،
باز دیدم

در دو چشم دلفریبش
ناز دیدم

دلبری میکرد هر دم
با نگاهی

در نگاهش عاشقی
طناز دیدم
دیدگاه ها (۱)

درماندگی یعنی تو اینجاییمن هم همین جایمولی دورمتو انتخاب زند...

یه وقتایی لازمهاین گوشیه لعنتی رو خاموش کنی، تکیه بدی به دیو...

آن هایی که عمیقا عشق می ورزندهیچ گاه پیر نمی شوندممکن است بر...

نگاهم که سمت چشم هایت می‌رود،هیچ حادثه‌ای نمی‌تواند حواسم را...

میگفتند رفتن‌هایِ واقعی هیچگاه خبر نمیدهند ؛ زمانی که به خود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط