مرا حبس کن

مرا حبس کن
در حصار لبانت
و بگذار گرمای بوسه هایت
تن عریانم را از سرمای زمستان در امان دارد
دیدگاه ها (۲)

دیکتاتوری چشمانتتصاحب می کند آسمان نگاهم راوقتی خیره‌ مرا به...

و #تو #دوستت دارم را بھ #لهجھ ی باران و #عشق را بھ زبان #بو...

ﻭﻗﺘﯽ " ﺗﻮ " ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﺷﺪﯼ ،ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ...ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ ﺩﻭﺭﻧﺪ ...ﺧﯿﻠ...

ارزش بعضی چیزا با به زبون آوردنش از بین میره. این آخرِ بدبخت...

وقتی تو هستیبهانه ای برای دلتنگی نیستطعم عشق همانند طعم لبان...

مرا ببوس...با گل سرخی کهشبنم روی آن نشسته  با لبهائی گرم چون...

با من از عشق بگوگستاخ و سنگدل میخوانیمانگاه که کلام کسالت با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط