آمدم ای شاه پناهم بده

آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده...

لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده...

تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان‌سوز به آهم بده

لشکر شیطان به کمین من است
بی‌کسم ای شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطابخش همه عالمی
جمله‌ی حاجات مرا هم بده

آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده...
دیدگاه ها (۷)

عقربه روی هشت وُ من قلبم؛می طپد در هوایتان آقا!کفتر جلدتان ش...

صدبار اگر زائر درگاه تو باشیم .چون رور نخستین حرمت باز قشنگ ...

بعضی روزها حال آدم یک جور عجیبی خوب استخوب که میگویم نه اینک...

یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت!یکی درد دلش را با امام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط