وقتی رگ خودتو میزنی
وقتی رگ خودتو میزنی
نامجون: میومدی درباره مشکلت منطقی حرف میزدیم و حلش میکردیم بیب
جین : حیف اون دستای کیوتت نبود اخه
جیهوپ : عقلت از سرت افتاده! ؟خیلی ناراحت شدم آخه چرا اینکار رو کردی هانی؟
شوگا : اگه افسرده بودی با دکتر حرف میزدیم و خوب میشدی چرا میخواستی این کار رو کنی؟
جیمین : حیف اون خون های قرمزت نبود که از بدنت کم بشن بیا بغلم
تهیونگ: * گریه میکنه * چرا اگه جونتو از دست دادی بودی من میمردم
کوک : لطفا دیگه فکر این کارا به ذهنت نرسه...حالا شیرموز بخور تا عقلت بیاد سر جاش..
نامجون: میومدی درباره مشکلت منطقی حرف میزدیم و حلش میکردیم بیب
جین : حیف اون دستای کیوتت نبود اخه
جیهوپ : عقلت از سرت افتاده! ؟خیلی ناراحت شدم آخه چرا اینکار رو کردی هانی؟
شوگا : اگه افسرده بودی با دکتر حرف میزدیم و خوب میشدی چرا میخواستی این کار رو کنی؟
جیمین : حیف اون خون های قرمزت نبود که از بدنت کم بشن بیا بغلم
تهیونگ: * گریه میکنه * چرا اگه جونتو از دست دادی بودی من میمردم
کوک : لطفا دیگه فکر این کارا به ذهنت نرسه...حالا شیرموز بخور تا عقلت بیاد سر جاش..
- ۵۵
- ۱۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط