تک پارتی &
تک پارتی _&_
.
.
.
منتظر بودم که از سره کار بیاد. خیلی خسته بودم ولی بازم منتظرش نشستم. داشتم با گوشیم ور میرفتم که صدای در خونه رو شنیدم و سریع رفتم که بازش کنم. درو باز کردم. اومد تو. درو بست و منو چسبوند به دیوار و بوسه های ریز روی گونه هام میذاشت. تعجب کرده بودم ولی چیزی نگفتم. بعد از چند دقیقه رفت سراغ لبام و آروم مک میزد منم همراهیش کردم. احساس کردم داره دستش رو روی باسن و کمرم حرکت میده. خودشو بیشتر بهم نزدیک کرد طوری که بدنامون به هم چسبیده بود و دیک سفت و بزرگشو حس میکردم و فهمیدم که تحریک شده. دستمو دور گردنش حلقه کردم. خودم هم یکم تحریک شده بودم. بلندم کرد و برد تو اتاق و درو بست. منو گذاشت رو تخت و روم خیمه زد. بعد از چند تا کیس طولانی لبامو ول کرد و لباساشو در آورد. بعد بهم نزدیک شد و شروع کرد به در آوردن لباسام. آروم سوتینمو باز کرد و یکی از سینه هامو با دستاش می مالوند و اون یکی رو مک میزد و منم ناله میکردم. رفت سراغ گردنم و کیس مارک های دردناک میذاشت. میخواستم پامو تکون بدم و حواسم نبود و پام خورد به دیکش که از گردنم جدا شد و با چشای خمارش بهم نگاه کرد. شورتم و باکسرشو درآورد و دیکشو کامل کرد توم که ناله ی بلندی کردم و با گذاشتن لباش رو لبام صدام خفه شد. محکم تلمبه میزد و لبامو میبوسید. بعد از چند دقیقه تلمبه زدن هردومون ارضا شدیم و بی حال افتادیم رو تخت. خیلی درد داشتم. رفتم تو حموم که دردم کمتر بشه. نشستم تو وان که درو باز کرد و اومد پشتم نشست و زیر دلمو ماساژ داد. خودمونو خشک کردیم و رفتیم رو تخت. از پشت بغلم کرد . منم خودمو بیشتر تو بغلش جا کردم و هردو خوابیدیم...
.
.
.
پایان. اگه بازم دوست داشتین توی کامنتا نظرتون بگید.
.
.
.
منتظر بودم که از سره کار بیاد. خیلی خسته بودم ولی بازم منتظرش نشستم. داشتم با گوشیم ور میرفتم که صدای در خونه رو شنیدم و سریع رفتم که بازش کنم. درو باز کردم. اومد تو. درو بست و منو چسبوند به دیوار و بوسه های ریز روی گونه هام میذاشت. تعجب کرده بودم ولی چیزی نگفتم. بعد از چند دقیقه رفت سراغ لبام و آروم مک میزد منم همراهیش کردم. احساس کردم داره دستش رو روی باسن و کمرم حرکت میده. خودشو بیشتر بهم نزدیک کرد طوری که بدنامون به هم چسبیده بود و دیک سفت و بزرگشو حس میکردم و فهمیدم که تحریک شده. دستمو دور گردنش حلقه کردم. خودم هم یکم تحریک شده بودم. بلندم کرد و برد تو اتاق و درو بست. منو گذاشت رو تخت و روم خیمه زد. بعد از چند تا کیس طولانی لبامو ول کرد و لباساشو در آورد. بعد بهم نزدیک شد و شروع کرد به در آوردن لباسام. آروم سوتینمو باز کرد و یکی از سینه هامو با دستاش می مالوند و اون یکی رو مک میزد و منم ناله میکردم. رفت سراغ گردنم و کیس مارک های دردناک میذاشت. میخواستم پامو تکون بدم و حواسم نبود و پام خورد به دیکش که از گردنم جدا شد و با چشای خمارش بهم نگاه کرد. شورتم و باکسرشو درآورد و دیکشو کامل کرد توم که ناله ی بلندی کردم و با گذاشتن لباش رو لبام صدام خفه شد. محکم تلمبه میزد و لبامو میبوسید. بعد از چند دقیقه تلمبه زدن هردومون ارضا شدیم و بی حال افتادیم رو تخت. خیلی درد داشتم. رفتم تو حموم که دردم کمتر بشه. نشستم تو وان که درو باز کرد و اومد پشتم نشست و زیر دلمو ماساژ داد. خودمونو خشک کردیم و رفتیم رو تخت. از پشت بغلم کرد . منم خودمو بیشتر تو بغلش جا کردم و هردو خوابیدیم...
.
.
.
پایان. اگه بازم دوست داشتین توی کامنتا نظرتون بگید.
۱۳.۵k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.