معجزه

معجزه
p¹⁹
جیمین:اولا ما خودمون اوایل کار وقت سر خاروندن داشتیم؟
یونگی:نه ولی از اوایل کار خودمون و هانول ده سال میگذره
جیمین:دوما ماهم اگه با پی دی نیم قرار داد میبستیم وقت سر خاروندن نداشتیم از سوجینم پرسیدم میگفت اصلا خبر نداشت بیچاره نصف شب زنگ زد پی دی نیم پدر.سگ که فردا باید بره پاریس..بخدا من آخر این پی دی نیم و پاره میکنم
یونگی:حالا اروم باش
جیمین:چیکار کنم یونگی میخوام بهش بگم راحت شم اگه نگم تو گلوم گیر می‌کنه و کل عمرم حسرت میخورم که چرا بهش نگفتم وای خاک بر سرم یونگی نمیدونم چیکار کنم
یونگی:میخوای از سوجین بپرسم نظر یا حس هانول نسبت به تو چیه
جیمین:اره خوبه ولی اگه نظر خاصی نداشته باشه چی بعد ممکنه شک کنه که من حسی دارم بهش بعد حس ترحم بهش دست بده بعد حس گناه کنه که من دلم شکسته بعد چی وای نههه
یونگی:وایییی بچه تو چقد منفی نگرییی میخوای بپرسم هانول جیمینو چجوری میبینه از نظر یه پسر یا داداش خوبه
جیمین:وایییی نههه ممکنه شک کنه بگو جیمین از نظر هانول چه جور آدمیه اگه گفت احمق و دست پا چلفتی و اینا ینی منو یه داداش میبینه اگه گفت خوش تیپ و قیافه ینی منو یه پسر میبینه
یونگی:وای چقد پیچیدش میک...(توی ذهنش:نه ولش کن باز هرچی بگم یه چیزی میگه بزار خرش کنم بعد میرم از روش خودم از سوجین میپرسم)
جیمین:چی گفتی؟
یونگی:گفتم باشه همینو میگم
جیمین:جدییی
یونگی:اره
جیمین:دمت گرمممم
یونگی:خواهش میکنم
ویو توی خونه ی سوجین*
یونگی:خیلی وقت بود باهم وقت نگذروندیم
سوجین:اره ولی چرا گفتی خونه ی من
یونگی:چون خونه ی من بچه ها بودن
سوجین:منظورم اینه چرا خونه
یونگی:اممم حالا بعدم میگم
سوجین:فک نکن مظلوم گیر آوردی میدونم چرا ولی بهش نمیرسی
یونگی:عه نه بابا میبینیم(نزدیک میشه بهش)
سوجین:عه عه جلو نگا من پریو.دم
یونگی:جدییی؟
سوجین:اره
یونگی:ای توف به این شانس
سوجین:😂😂😂،حالا اشکال نداره بجاش میرم برامون شیر کاکائو میارم خنک و خوش مزه
یونگی:ولی به اندازه ی لبای تو خوشمزه نیست
سوجین:اوووو لاس زن شدیا شیطون(رفت آورد)فرمایید
یونگی:مرسی عشقم
سوجین:خواهش میکنم
یونگی:میگم عشقم
سوجین:جانم
یونگی:هانول جیمین و دوست داره(عاشق رک بودنتم😂)
سوجین:پووووززززز(مثلا داشت شیر کاکائو میخورد یهو از تعجب از دهنش پاشید)(چند بار سرفه کرد)
یونگی:وای عشقم خوبی چیشدددد خوبی
سوجین:خوبم خوبم الان چیگفتی
یونگی:گفتم عشقم خوبی چیشد
سوجین:نه نه قبلش
یونگی:عهه هانول جیمین و دوست داره؟
سوجین:اره..مگه کسی چیزی بهت گفته
یونگی:نه
سوجین:چرا همچین چیزی میپرسی
یونگی:برام سوال شده بود چون قرار بود بهم هیچ وقت دروغ نگیم
سوجین:اممممم خب آره
یونگی:واقعااا
سوجین:...
ادامه ی پارت و پست بعدی میزارم
دیدگاه ها (۴)

ادامه ی p¹⁹سوجین:اره ولی قول بده به هیچ کس نگی یونگی:باشه ول...

بچه ها ببخشید چند وقته نیستم خیلیم زیاده واقعا ببخشید یه مشک...

معجزه p¹⁸ویو پیش جیمین و یونگی*جیمین:وایییی یونگی دیگه نمیدو...

معجزه p¹⁷توی ماشین*رزی:خب خب میگم پس نمی‌خوای از کمپانی بری ...

پارت بعد

my month²پارت⁹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط