part : 2
ویو لینا
داشتم به سمت دبیرستان می رفتم که بازم اون روح ها اومدن پیشم ( علامت روح ها 👻 اینه هروقت اینو گذاشتم یه روح داره می حرفه )
👻 : خب ... عروس جن ... تاحالا جن رو دیدی ؟ ... می خوای بهت نشونش بدم ؟
اصلاً بگو ببینم با یه داستانی که بر اثاث واقعیت چطوری ؟
لینا : هوووف نمی تونم ... باید برم دبیرستان ...
اینو گفتم و رفتم تو راه بودم که خوردم به یه پسر جذاب که ازم عذر خواهی کرد
جی هوپ : اوو ... ببخشید مادام
لینا : هوم ... بخشیدم
اینو گفتم و رفتم ....
تو دبیرستان همش فکرم در گیر اون پسره بود ... همینجوری داشتم فکر می کردم که .......................................
ساری کم شدش .. ببخشید برای تاء خیر
فحش : آزاد
خماری 😅✌️
داشتم به سمت دبیرستان می رفتم که بازم اون روح ها اومدن پیشم ( علامت روح ها 👻 اینه هروقت اینو گذاشتم یه روح داره می حرفه )
👻 : خب ... عروس جن ... تاحالا جن رو دیدی ؟ ... می خوای بهت نشونش بدم ؟
اصلاً بگو ببینم با یه داستانی که بر اثاث واقعیت چطوری ؟
لینا : هوووف نمی تونم ... باید برم دبیرستان ...
اینو گفتم و رفتم تو راه بودم که خوردم به یه پسر جذاب که ازم عذر خواهی کرد
جی هوپ : اوو ... ببخشید مادام
لینا : هوم ... بخشیدم
اینو گفتم و رفتم ....
تو دبیرستان همش فکرم در گیر اون پسره بود ... همینجوری داشتم فکر می کردم که .......................................
ساری کم شدش .. ببخشید برای تاء خیر
فحش : آزاد
خماری 😅✌️
۵.۹k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.