عشق دوطرفه

#عشق دوطرفه
پارت پانزده.....

ا/ت اومد پایین

ا/ت: یاااااا مامان خجالت نمیکشی پیش اونا اونطوری میگی

م. ت: چیه خب راس میگم منو باباتم اونطوری بودیم

پ. ت: اووو یادته عشقم

م. ت: معلومه که یادمه

خ ک. ت: باشه باشه این عشق بازی هارو بذارین کنار

خ ب. ت: خب چی میشه چرا گیر میدی

خ ک. ت: اصا من میرم اتاقم راحت باشین

ا/ت: این یچی میزنه قاطی داره

خانواده ا/ت: موافقم

(چند روز گذشت و تولد ا/ت اومد و دوباره خانواده هیونجین اومدن خونه ا/ت)
اومدن خثنشون زنگ درو زدن ا/ت رفت باز کنه
م. ه: سلام دخترم تولدت مبارک
ا. ت: ممنون
هیونجین: ا. ت یه لحظه بیا اینور
ا. ت: اوممم چی شده
هیونجین: اول اینکه تولدتتتت مبارک دوم اینکه قراره یه کادوی خوبی بگیری
ا. تت: چبهههه تروخدا بگو
هیونجین: میفهمی

یکم گذشت و ا. ت از مهمان ها پذیرایی کرد که یهو مادر هیونجین گفت
م. ه: خب از اونجایی که اومدیم سراغ کادو ها منو شوهرم برای شما دوتا یچی انجام دادیم
ا. ت: مرسی نیاز نبودددد
پ. ه: خب حالا بزا بگم هیونجین بهتره تو بدی
هیونجین: باش
هیونجین قوطی رو داد دست ا. ت ا. ت باز کرد و دید دوبلیت هواپیما رفت و برگشت ب پاریس و بلیت یکی از هتلای لوکس پاریس

ا. ت: وایییییی مرسی
خانواده هیونجین: خواهش میکنیم چیزی نیس
دیدگاه ها (۲)

مینسونگ♡🥺

تولدت مبارک یونجونم♡♡♡♡♡♡

چند شاتی #درخواستیpart: ⁵یه نکته مهم توجه کنید: ﴿پدر و عموی ...

وقتی تورو با خودش میبره حموم

پارت ۹۸ فیک ازدواج مافیایی(پارت آخر)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط