روحالله همیشه از مهمانیهایی که مادرش به مناسبت عیدغدیر

روح‌الله همیشه از مهمانی‌هایی که مادرش به مناسبت عید_غدیر می‌گرفت و اطعام می‌داد، با شور و حال خاصی تعریف می‌کرد هرسال عید غدیر مقید بود به خاله و دایی‌هایش که سید بودند سر بزند و یا تلفن کند و عید را به آنها تبریک بگوید...

بخشی از کتاب دلتنگ نباش :
روح‌‌الله گفت: «خیلی قدر خونواده‌ت رو بدون ما هم تا قبل از فوت مامانم، مثل شما بودیم همه با هم دور یه سفره جمع می‌شدیم با اینکه مامانم، بزرگ فامیل نبود،همیشه همه روجمع می‌‌‌کرد دور هم» زینب با اشتیاق به حرف‌‌هایش گوش می‌داد ـ چون مامانم سید بود، همیشه عید غدیر غذا درست می‌کرد، همه رو دعوت می‌کرد عید غدیر همیشه مهمون داشتیم همه خونۀ ما جمع می‌شدن...
مامانم می‌گفت: «عید غدیر ثواب داره به دیگران غذا بدی»
#شهید_روح‌الله_قربانی #مدافع_سبزحرم
دیدگاه ها (۱)

#زندگی_به_سبک_شهدااوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا می‌کرد ،می...

آقامهدےمےگفت‌ازخدا‌خواستمبدنم‌حتے‌یک‌وجب‌ازخاک‌زمین‌رواشغال‌...

بِنمای رُخ که باغ و گلسـتانم آرزوسـتبُگـشای لَب که قَنـدِ فر...

بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمدتو ساعتی ننشستی که آتشی بنشا...

📗 عموی بابا عموی بابا که مُرد وسط یک مهمانی خانوادگی داشتیم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط