مادر به خیمه و دو جوانش به قتلگاه
مادر به خیمه و دو جوانش به قتلگاه
پا می کشند راه نفس باز وا کنند
در آخرین نفس که نفس بر لب آمده
می خواستند مادر خود را صدا کنند
اما ز خیمه گاه نیامد به جای او
زود آمدند تا سرشان را جدا کنند
عباس اگر نبود که چیزی نمانده بود
می خواستند هر چه که تیغ است جا کنند
پا می کشند راه نفس باز وا کنند
در آخرین نفس که نفس بر لب آمده
می خواستند مادر خود را صدا کنند
اما ز خیمه گاه نیامد به جای او
زود آمدند تا سرشان را جدا کنند
عباس اگر نبود که چیزی نمانده بود
می خواستند هر چه که تیغ است جا کنند
- ۳۴۸
- ۲۳ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط