نوشتم: من فراموشش نخواهم کرد. مَن قرار است چیزهای آشفته ایی از او را درونم آرام کنم، در زمستان نامش را در لای اَبرها خواهم پیچید؛ که قطره های باران جان برهوت مرا سیراب کند.