شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند
شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند...
من از ان روز که در بند توام ازادم
چشممان خورد به هم صاعقه زد چشمم سوخت...
پیش چشم همه از خویش یلی ساخته ام پیش چشمان تو اما سپری انداخته ام ...
چای داغی که دلم بود به دستت دادم انقدر سرد شدم از دهنت افتادم...
من از ان روز که در بند توام ازادم
چشممان خورد به هم صاعقه زد چشمم سوخت...
پیش چشم همه از خویش یلی ساخته ام پیش چشمان تو اما سپری انداخته ام ...
چای داغی که دلم بود به دستت دادم انقدر سرد شدم از دهنت افتادم...
- ۸۲۴
- ۱۶ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط