یه گوشه از جاده بیرون شهر

یه گوشه از جاده بیرون شهر
صدای گریه های یه دختر پر از ترس
شبیه زوزه های باد معلق
پر از رفتن
فراره از مرگ
بریم عقب تر
صدای سوت های همزمان و چکمه است
روی سنگ فرش
اهنگه فراره دختر پر از ترس
بریم عقب تر
شهر پر از بوی گوشته تنه بچه است
بریم عقب تر
بریم عقب تر
یه صف بی خنده است از پدر مادر بچه زیر بغل
بریم عقب تر
دست ها با لرز رو دهن نوزاد
ترس بلندیه صدا خفای تنفس
کوچه های تاریک
پاسبون ها با خشم
به دنبال نوزاد
با سگ های تجسس
بریم عقب تر
بریم عقب تر
جفت ها رو تخت مبارزه میکردن
گردو خاکه رزمو این تکراره نظمو
اویزون به گردنه معاشقه میکردن
بریم عقب تر
بلندگو های شهر تنها دلیل بالا اوردن سر
اون شب دستور تولید میداد به ماده و نر
خشک کرد ادما رو با اکوعه بیشتر
بریم عقب تر
بریم عقب تر
اونجا که می غلطن تن ها رو خاک
از خارش بینا خون
اونجا که کوره گره اما شکسته دندون
بریم عقب تر
یه خورده سره سفره لوسه پر
نیست غذا زنو مرد گرسنه ان
نیست غذا
بریم عقب تر
شد شامه یک شب
کله انبار یک شهر
بریم عقب تر
نونوا از تو تنور کمتر
درمیاره خنجر
بریم عقب تر
دیگه خوب نمیسوزه اتیشه تنور
ینی ادمای بدبخت
دیگه گوشتی ندارن که بسوزن
نونوایی تو فکر اتیش جدید تر
بریم عقب تر
اونجا که کشاورز کاشت با لبخند
تیغ به جای گندم