+:سلام خوبم ته ته کجایی
+:سلام خوبم ته ته کجایی
×: بخاطر این زنگت زدم منو و کوک برا پرونده جدید رفتیم یه شهر دیگه و یورا و لیانا باهامون اومدن تا چند روز یا یه هفته اینجاییم
+: اها ولی چرا یورا و لیانا باهاتون اومدن
×: ما میخواستیم بریم اوناهم اصرار کردن که بیان من دیگه میرم بای
+: باشه بای ( قطع کرد )
_: چی گفت
+: برا پرونده جدید رفتن یه شهر دیگه یورا و لیانا باهاشون رفتن
_: اها خوبه
+: جیمینا من یکم شک کردم به مین سوهی
_: چرا. خب اون قاتله
+: اهوم ولی وقتی میخواست بیاد خودشو تسلیم کنه
چرا پیام تهدید به من داد
_: اینم حرفیه ولی شاید پشیمون شده دیده که دیوونس
+: اهوم
پرش زمانی به شب
+: جیمینا بارون میزنه
_: خب
+: من یکم میترسم
_: از بارون ( خنده )
+: عه نخند کی از بارون میترسه میترسم رعدوبرق بزنه
_: ها پس از رعدوبرق میترسی( خنده )
+: فرار کن اگه بگیرمت میکشمت
راوی ویو : یونا دوید سمت جیمین و جیمینم فرار کرد
تا اینکه خودشو انداخت رو مبل و یونا هم که تند می اومد اوفتاد رو جیمین چشم تو چشم شدن که رعدوبرق زد که یونا جیمین و سفت بغل کرد جیمین هم اونو بغل کرد
+:وای جیمینا مرسی که اینجایی
_: مگه نباید اینجا باشم
+: نه منظورم اینکه وجودت بهم آرامش میده
_: یعنی عاشقم شدی
+: اره یعنی نه کی عاشق تو میشه
_: تو سلیقه نداری ولی واقعا بغلم بهت آرامش میده
+: اره وقتی کنارمی یا وقتی بغلت میکنم بهم آرامش میده
_: خب یونا میخوام بهت بگم من وقتی پیش تو هستم حس عالیه بهم میده وقتی نگاهت میکنم انگار دارم به فرشته نگاه میکنم تو تنها کسی هستی که دوس دارم همیشه بهش نگاه کنم و یونا میشه مال من شی یعنی میشه دوست دخترم شی و یونا فکر کنم من فعلا نمیخواد بهم جواب بدی فردا خوبه
+: عا باشه فردا جواب میدم ( و بدو بدو رفت سمت اتاقش )
_: اوه کیوت
خ
م
ا
ر
ی
تا پارت بعد خدافظ
نظرتون راجب فیک چیه ؟
×: بخاطر این زنگت زدم منو و کوک برا پرونده جدید رفتیم یه شهر دیگه و یورا و لیانا باهامون اومدن تا چند روز یا یه هفته اینجاییم
+: اها ولی چرا یورا و لیانا باهاتون اومدن
×: ما میخواستیم بریم اوناهم اصرار کردن که بیان من دیگه میرم بای
+: باشه بای ( قطع کرد )
_: چی گفت
+: برا پرونده جدید رفتن یه شهر دیگه یورا و لیانا باهاشون رفتن
_: اها خوبه
+: جیمینا من یکم شک کردم به مین سوهی
_: چرا. خب اون قاتله
+: اهوم ولی وقتی میخواست بیاد خودشو تسلیم کنه
چرا پیام تهدید به من داد
_: اینم حرفیه ولی شاید پشیمون شده دیده که دیوونس
+: اهوم
پرش زمانی به شب
+: جیمینا بارون میزنه
_: خب
+: من یکم میترسم
_: از بارون ( خنده )
+: عه نخند کی از بارون میترسه میترسم رعدوبرق بزنه
_: ها پس از رعدوبرق میترسی( خنده )
+: فرار کن اگه بگیرمت میکشمت
راوی ویو : یونا دوید سمت جیمین و جیمینم فرار کرد
تا اینکه خودشو انداخت رو مبل و یونا هم که تند می اومد اوفتاد رو جیمین چشم تو چشم شدن که رعدوبرق زد که یونا جیمین و سفت بغل کرد جیمین هم اونو بغل کرد
+:وای جیمینا مرسی که اینجایی
_: مگه نباید اینجا باشم
+: نه منظورم اینکه وجودت بهم آرامش میده
_: یعنی عاشقم شدی
+: اره یعنی نه کی عاشق تو میشه
_: تو سلیقه نداری ولی واقعا بغلم بهت آرامش میده
+: اره وقتی کنارمی یا وقتی بغلت میکنم بهم آرامش میده
_: خب یونا میخوام بهت بگم من وقتی پیش تو هستم حس عالیه بهم میده وقتی نگاهت میکنم انگار دارم به فرشته نگاه میکنم تو تنها کسی هستی که دوس دارم همیشه بهش نگاه کنم و یونا میشه مال من شی یعنی میشه دوست دخترم شی و یونا فکر کنم من فعلا نمیخواد بهم جواب بدی فردا خوبه
+: عا باشه فردا جواب میدم ( و بدو بدو رفت سمت اتاقش )
_: اوه کیوت
خ
م
ا
ر
ی
تا پارت بعد خدافظ
نظرتون راجب فیک چیه ؟
۵.۸k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.