سلامتی رفیقی که باخونه دعوا کرد و ماه تو خونه ی رفیقش مو

سلامتی رفیقی که باخونه دعوا کرد و ۶ماه تو خونه ی رفیقش موند بعد ۶ ماه که سر کوچه وایستاده بود به یه دختر تیکه میندازه دوستاش میگن: این خواهر همون رفیقت بود که۶ ماه تو خونش موندی.
ناراحت میشه میره پیش رفیقش میبینه رفیقش داره عرق میخوره میگه من خواهرتو نشناختم و بهش تیکه انداختم.
رفیقش یه پیک سنگین میریزه و میگه:
سلامتی رفیقی که ۶ماه تو خونم زندگی کرد و یه نگاه به خواهرم نکرد که بشناستش.
دیدگاه ها (۳)

مثلا چـــــــــــــــے میشُد یِڪے واسہ من پُست قَشَنگ میزاشت...

#مدل#مو

ﮔـــﻠﻪ ﺩﺍﺭﻡ ...ﺍﺯﮐﻪ, ﻧﻤـــــﯿﺪﺍﻧﻢ ....ﺍﺯﭼﻪ,ﻧﻤـــــــــﯿﺪﺍﻧﻢ ...

ﺁﻫﺎے ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ !!ﻣﻦ ﺣﺘـــے ﮐﻔﺸـــے ﻫﻢ ﺑﭙﺎ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﺸﺨـــ...

پارت ۲۶ فیک مرز خون و عشق

وقتی حشر////ی میشه

شب عروسی(ا/ت و چان)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط