نگرانم بد جورانگار توی ی فضای بی نهایت و مه الود گرف

نگرانم، بد جور....انگار توی ی فضای بی نهایت و مه الود گرفتار شدم که چیزی جز صدای فریادهای سکوتم وجود نداره
اصلا خیلی نامفهومه ، انگار وسط ی پل چوبی از خواب بیدار میشی ک زیرش مه هست، اول و اخرشم مه هست و ن راه پس داری ن جلوتو میبینی

#دل_نوشته
دیدگاه ها (۱۶)

آرایشگر اولین قیچی رو به موهام زد گفت : موهات خیلی بلنده و ...

یه وکیل باهوش با یه دختر بالرین زیبا ازدواج می کنه، دختره از...

من عوض شدم ولی ط همون حسین بچگیمی💔!

روی کاناپه ولو شده بودم و داشتم بوی قهوه ی کهنه که داغ شده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط