من هیچ حرفی ندارم اما
من هیچ حرفی ندارم اما
دوست داشتم جای تو باشم که این ها را میخوانی
یا جای خودم وقتی با لبخند میگویی پدر سوخته دلبری نکن!
دوست داشتم جای پنجره ی بخار گرفته باشم که رویش قلب میکشی
یا جای قلب باشم که اسمم را رویش حک میکنی،
دوست داشتم همین استکان کمر باریک باشم که می دود سمت لبهات...
یا چای باشم،فوتم کنی،نفست را بچشم و هورت بکشی ام!
حرفی ندارم،راضی ام،اما کاش...
خون بودم در رگهات،رگ در تنت،تن در آغوشم!
کاش عینک روی گونه ت بودم،گونه روی صورتت،صورت روی لبهایم!
کاش عطر رو لباست بودم یا لباس بر اندامت!
میدانی عزیزم،من هیچ حرفی ندارم
من همین حرف ها را هم نداشتم
عاشقت شدم و وقتی عشقت در سرم جا نشد مثل دیوانه ها گفتم کاش پسر بچه ی همسایه بودم
که هر روز موهایم را به هم میریختی
شکلاتم را میدادی
ذوق مرگ میشدم و تو را زندگی میکردم!
#حامد_نیازی
#دوستت_دارم_خیلی
دوست داشتم جای تو باشم که این ها را میخوانی
یا جای خودم وقتی با لبخند میگویی پدر سوخته دلبری نکن!
دوست داشتم جای پنجره ی بخار گرفته باشم که رویش قلب میکشی
یا جای قلب باشم که اسمم را رویش حک میکنی،
دوست داشتم همین استکان کمر باریک باشم که می دود سمت لبهات...
یا چای باشم،فوتم کنی،نفست را بچشم و هورت بکشی ام!
حرفی ندارم،راضی ام،اما کاش...
خون بودم در رگهات،رگ در تنت،تن در آغوشم!
کاش عینک روی گونه ت بودم،گونه روی صورتت،صورت روی لبهایم!
کاش عطر رو لباست بودم یا لباس بر اندامت!
میدانی عزیزم،من هیچ حرفی ندارم
من همین حرف ها را هم نداشتم
عاشقت شدم و وقتی عشقت در سرم جا نشد مثل دیوانه ها گفتم کاش پسر بچه ی همسایه بودم
که هر روز موهایم را به هم میریختی
شکلاتم را میدادی
ذوق مرگ میشدم و تو را زندگی میکردم!
#حامد_نیازی
#دوستت_دارم_خیلی
۲.۵k
۲۲ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۸۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.