من شیشه دلتنگی دلهای غمینم

من ، شیشه دلتنگی ، دلهای غمینم
ای کاش ، که دست تو بکوبد به زمینم

یک روز به فردوسم و یک روز ، به دوزخ
نیمی ، همه از کفرم و نیمی ، همه دینم

یک تکه دل ، خون مرا قاب گرفته ست

گلدان ، ترک خورده ، ایوان گلینم

بوی تو شبی ، یک دم از این کوچه گذشته ست

عمری ست ، که شب تا به سر کوچه نشینم

تا چند ، در این کوچه بن بست ، بخوانم

یا چشم ، بچرخانم و دیوار ببینم

کی می رسی از ره ، که به تکرار قدومت
در راه تو ، صد طاقچه آیینه ، بچینم

هوهو زن و کشکول به دوش ، از پس دیوار
در حسرت دیدار تو ، آواره ترینم
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۲)

بین "علاقه هایمان" و "منطقمان"، هیچ وقت یکی را انتخاب نکنیم!...

بی خبر امدی از راه که نگارم بشوی بلبل خوش نفس باغ بهارم بشو...

گم شدم در خود ندانم من، کیم یا چیستمقالبم، عقلم، حیاتم، جان ...

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦﻋﻀﻮﯼ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻓﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ "ﻗﻠﺐ" ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط