دورو دورو دورو. پارت جدید بیب 😂
#عشق_خریدنی
사랑 쇼핑
منتظر ا/ت بودم که ادرسو بفرسته که نامی زنگ زد
جواب دادم ولی دیر جواب دادم و قط شد
بیخیال شدمو رفتم لباس بپوشم ا/ت ادرسو فرستاده بود
تاکسی گرفتمو رفتم به همون ادرس گو شیمو در اوردم تا زنگ بزنم به ا/ت
(14 تماس بی پاسخ نامی جونم) عییی وااایییییی
چ گوهی بخورم
بگ**ا رفتم الفاتحه
که دوباره نامی زنگ زد
"مکالمه"
نامی : هیچ معلوم ه کجایی گدصگ بز نگارانت شدم چرا جواب ندادی چیزیت شده تصادف کردی اولووو جواب بده زبونتو خردن ///:
لویس :ن زبونم همون قدر قبله اصن تو با چه جرعتی سر من داد می زنی هاانن؟؟؟
نامی :غلط کردم
لویس:خب حالا چکار داشتی
نامی :ی.... ی خبر بده....
راستش...... ا/ت....... توی ی تصادف....
مرده
لویس :ا نمی تونم جلو خندمو بگیرم وایییی) خب راستش... می دونستم و باهاش کنار اومدم
نامی :خاستم بگم خودتو ناراحت نکن بیب
لویس:فدای قلب مهربونت بشم
نامی :دورت بگردم بایی
لویس:بای بیب
ا/ت :لویسسسسسس
لویس بر گردشتم به سمت ا/ت
که ی دفه پرید بغلم
رفتیم یجا نشستیم و دو تا شکلات داغ سفارش دادیم
لویس:خب؟بگو
ا/ت :خب یکی از طلبکارا کوک منو دزدید و خیلی بد بود..... خیلی
و بعدش من و کوک تو ساحل بهم زدیم و من رفتم سمت کوچه که ماشین زد بهم و اسیب دیدم
و بعد چند ساعت ی جسد دختر که کپی منو بود اوردن البته یکم تپل تر و کوکو زنگ زدن بهش
لویس:اها حالا از کجا می دونی
ا/ت :از پرستاره که باهام دوست بود
لویس :حالا می خای چکار کنی :
ا/ت:خبببب..........
لیکت
کو
بیب؟
بیب بریم پارت بدی 🐼 🧚🏻♀️ ✨
사랑 쇼핑
منتظر ا/ت بودم که ادرسو بفرسته که نامی زنگ زد
جواب دادم ولی دیر جواب دادم و قط شد
بیخیال شدمو رفتم لباس بپوشم ا/ت ادرسو فرستاده بود
تاکسی گرفتمو رفتم به همون ادرس گو شیمو در اوردم تا زنگ بزنم به ا/ت
(14 تماس بی پاسخ نامی جونم) عییی وااایییییی
چ گوهی بخورم
بگ**ا رفتم الفاتحه
که دوباره نامی زنگ زد
"مکالمه"
نامی : هیچ معلوم ه کجایی گدصگ بز نگارانت شدم چرا جواب ندادی چیزیت شده تصادف کردی اولووو جواب بده زبونتو خردن ///:
لویس :ن زبونم همون قدر قبله اصن تو با چه جرعتی سر من داد می زنی هاانن؟؟؟
نامی :غلط کردم
لویس:خب حالا چکار داشتی
نامی :ی.... ی خبر بده....
راستش...... ا/ت....... توی ی تصادف....
مرده
لویس :ا نمی تونم جلو خندمو بگیرم وایییی) خب راستش... می دونستم و باهاش کنار اومدم
نامی :خاستم بگم خودتو ناراحت نکن بیب
لویس:فدای قلب مهربونت بشم
نامی :دورت بگردم بایی
لویس:بای بیب
ا/ت :لویسسسسسس
لویس بر گردشتم به سمت ا/ت
که ی دفه پرید بغلم
رفتیم یجا نشستیم و دو تا شکلات داغ سفارش دادیم
لویس:خب؟بگو
ا/ت :خب یکی از طلبکارا کوک منو دزدید و خیلی بد بود..... خیلی
و بعدش من و کوک تو ساحل بهم زدیم و من رفتم سمت کوچه که ماشین زد بهم و اسیب دیدم
و بعد چند ساعت ی جسد دختر که کپی منو بود اوردن البته یکم تپل تر و کوکو زنگ زدن بهش
لویس:اها حالا از کجا می دونی
ا/ت :از پرستاره که باهام دوست بود
لویس :حالا می خای چکار کنی :
ا/ت:خبببب..........
لیکت
کو
بیب؟
بیب بریم پارت بدی 🐼 🧚🏻♀️ ✨
۱۲.۰k
۰۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.