پارت

پارت 29
&به هر حال تنها دلیلم تو نبودی، با اون مدرسه زیاد حال نمیکردم
(سوهیون یه چشم غره به جونگوون میره)
&چیه؟
+هیچی(با حرص)
_(این همون پسر دیروزیه ْچرا انقدر به سوهیون نزدیکه؟)
(مدتی بعد)(زنگ تفریح)
&سوهیون زنگ تفریح کاری داری؟ اگه نداریبیا باهم بریم بیرون
+اممم جونگوون زنگ تفریحا نمیتونم بیام باهات، با اون قرار دارم(به جیک اشاره میکنه)
&اها باشه، میشه منم بیام؟(به جیک)
_باشه حتما (یک لبخند دوستانه)
_به هر حال گمون کنم اگه تنها باسم حوصلم سر بره
(جونگوون یه خنده ی کوچیک میکنه)
&حتی جیکم با اینکه مدت کمیه که اومده اینو میدونه که تو...
............................
_______________________
بچه ها اول میخواستم اینجوری بشه که جیک حسودیش میشه به جونگوون و....
اما مگه کسی دلش میاد حتی توی فیکم اینارو باهم دشمن کنه؟ 🥺
البته به جز اون برای اینده ی خیلی دور و یکم نزدیک داستان نباید کاری کرد که جیک به جونگوون حسودی کنه باید باهم دوست بشن
#هشت_خوش_شانس#فیک#انها_یپن