با خود قرار گذاشته ام
با خودم قرار گذاشته ام، به وقت تمام بی خیالی ها، توی تمام کافه ها، خیابان ها، کتابفروشی ها ، خودم را به صرف انواع قهوه و نوشیدنی و موسیقی و شعر دعوت کرده ام و به قدم زدن روی تمام سنگفرش های پیاده روهای این شهر ، قرار گذاشته ام با خودم و با آسمان و با ابرها، که رهاتر از همیشه در آسمان های خیال، پرواز کنم ، قرار گذاشته ام آنقدر برای خودم باشم که هر جای زندگی که دلم گرفت با مرورِ حالِ خوبِ این روزهایم بخندم و هر جا که کم آوردم بی معطلی با خودم توی کافه ای، خیابانی، چیزی، قرار بگذارم
۴.۱k
۰۷ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.