با خود قرار گذاشته ام

با خودم قرار گذاشته ام، به وقت تمام بی خیالی ها، توی تمام کافه ها، خیابان ها، کتابفروشی ها ، خودم را به صرف انواع قهوه و نوشیدنی و موسیقی و شعر دعوت کرده ام و به قدم زدن روی تمام سنگفرش های پیاده روهای این شهر ، قرار گذاشته ام با خودم و با آسمان و با ابرها، که رهاتر از همیشه در آسمان های خیال، پرواز کنم ، قرار گذاشته ام آنقدر برای خودم باشم که هر جای زندگی که دلم گرفت با مرورِ حالِ خوبِ این روزهایم بخندم و هر جا که کم آوردم بی معطلی با خودم توی کافه ای، خیابانی، چیزی، قرار بگذارم
دیدگاه ها (۲)

تُ فقط باش

بگذاز چنان برآیم

منتظر عشق نمانید

بعضی آدمهااا همیشه ماندگارند

Part ¹²⁵ا.ت ویو:بین زمین و آسمون بودیم..دورتا دورمون سیاهی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط