سناریوی درخواستی بی تی اس

سناریو بی تی اس
موضوع : وقتی خودمونو براشون لوس میکنیم و اونا نازمونو میکشن
نامجون :
(رو پاش سرتو گذاشته بودی و برات کتاب میخوند و موهاتو نوازش میکرد )
ا،ت : اومم عشقم؟
نامجون : جونم قربونت برم ؟ خسته شدی میخای دیگه کتاب نخونم .... بریم یه کار دیگه کنیم؟
ا،ت : نه فقط میخواستم صدات بزنم
( میخنده و میگه )
نامجون : اخ قربونت برم از دست تو
(و شروع میکنه به خوندن ادامه ی کتاب )

جین :
(روی ا‌ُپن نشسته بودی و داشتی به آشپزیش نگاه میکردی)
ا،ت : عشقم غذا کی حاضر میشه گشنمه
جین : بیب چند دقیقه ی دیگه اماده میشه ، تازه گذاشتم غذارو
ا،ت : اوم باشه ولی من گشنمه
جین : اماده میشه
(به آشپزیش ادامه میده و توام نگاه میکنی)

شوگا :
شوگا : میخوای بخوابیم قربونت برم.
ا،ت : آره خوابم میاد
شوگا : به خودم رفتی قربونت برم
(کنارهم خوابیدید)

جیهوپ:
جیهوپ : سانشاینم دوست داری چیکار کنیم؟
ا،ت : اومم به نظرم دنس آهنگ جدیدتو بریم
جیهوپ : باشه سانشاینم
(باهم دنس میرین ولی دیگه خسته میشی)
جیهوپ : سانشاینم خوبی؟
ا،ت : اره فقط خسته شودم (با حالت کیوت)
جیهوپ : قربونت برم بشین ( روی صندلی نشستی و بعد از چند مین حالت بهتر شد )

جیمین :
ا،ت : عشقم؟
جیمین : جونم موچی کوچولوم؟
ا،ت : حوصلم سر رفته
جیمین : میخوای بریم بیرون؟
ا،ت : آرهههه (داد تقریبا بلند)
جیمین : فدات شم برو حاضر شو بریم
ا،ت : باشه
(حاضر شدی و باهم رفتین کلی گشتین و خوش گذروندین)

تهیونگ :
(با لپای باد کرده میگی)
ا،ت : ته ته ......نازمو میکشی یا باز خودمو لوس تر کنم؟
( تهیونگ لبخند میزنه ، میاد کنارت و آروم میگه)
تهیونگ : تو اصلا نیاز نیست چیزی بگی .....من همیشه نازتو میکشم
(ریز میخندی و میری تو بغلش و اونم محکم تر بغلت میکنه )
تهیونگ : همیشه ، بدون استثنا

جونگکوک:
(جونگکوک داشت بی‌حوصله گوشی‌شو نگاه می‌کرد. اومدی کنارش، اخم کردی و گفتی)
ا،ت: دیگه دوستم نداری؟
(جونگکوک خندید، گوشی رو کنار گذاشت)
جونگکوک : باز لوس شدی؟ بیا اینجا…
(موهاتو به هم ریخت و آروم گفت)
جونگکوک : نازتو می‌کشم، فقط اخم نکن .
( لبخند زدی )

خوشگلام اولین سناریوم بود امیدوارم خوشتون اومده باشه
بازم درخواستی داشتین زیر پست درخواستی بگین💜🤍