زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم

زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم
همه تغییر دمی بود و نمیدانستیم
حسرت رد شدن ثانیه های کوچک
فرصت محترمی بود و نمی دانستیم
عمر ماجمله به سر رفت و به قول سهراب
آب در یک قدمی بود نمیدانستیم
دیدگاه ها (۱)

"یک نفر"هست که برایت میمیرد!"یک نفر"هست که برایش میمیری!کاش ...

صُبح یعنی عاشقی یعنی تو باشی پیشِ منفاصله کم باشد و اَندازه ...

هــــر شـــــب روی صندلی عادت می نشینم و نداشتنت را چــرت می...

دوست دختر اجاره ای

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط