می گذارم تا سرم را روی آن دوشی که نیست

می گذارم تا سرم را روی آن دوشی که نیست
گریه خواهم کرد در گرمای آغوشی که نیست

مانده در آیینه چشمی خیره در چشمان من
حرف ها دارم بگویم از تو با گوشی که نیست

لحظه ی دلتنگی ام را زنگ خواهم زد ولی
هیچ چیزی بدتر از وقتی تو خاموشی که نیست
دیدگاه ها (۱)

ماه من...‏دلم که برایت تنگ میشودبه ماه نگاه میکنم !دلت که بر...

چی میشه؟ خوابم نمیبره 🤔🤔

وقتی کسی را میخواهیدشعورش راشخصیتش راانسانیتش رابه بهای ثابت...

رد شُدے از زیر دیوار ِ دلم اما بدان....قلب ما را بے ڪس و فری...

زود قضاوت نکن

برای دختر منطق.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط