عشق در نگاه اول ...

عشق در نگاه اول. پارت۳

لیا:یاعیز میدونی تولد چاعان کیه

یاعیز: اووو. فک کنم ۲ روز دیگه

دانشگاه

الیسا:لیا میشه بهم جزوه بدی چون جوزومو گم کرده

لیا:اره حتما بفرما
الیسا:وای مرسی عزیزم
لیا:خواهش میکنم

لیا:سلام خوبی چاعان میشه یه سوال بپرسم؟

چاعان:حتما بپرس

لیا:ام تاحالا دوست دختر داشتی؟

چاعان: نه چطور؟😅

لیا:هیچی

کلاس

معلم:بچه ها یه پروژه هست که باید همه به ۲نفر تقسیم بشید

لیا:منو چاعان

الیسا: منو دفنه

توانا:منو یاعیز

معلم:خیلی خوب پس صب منتظرم

یاعیز: امشب برا شام بیاین خونه ی ما

لیا:اره فکر خوبیه

همه:حتما

الیسا: اره یکم خوشگذرونیم کم بود

دفنه: ام اره تو باید همیشه درحال خوش گذرونی باشی😂

الیسا:خوب چیکار کنم دوست دارم

خونه

لیا: خوش اومدید بچه ها
الیسا:مرسی

یاعیز:چطوره فیلم نگاه کنیم؟

لیا:اره بریم فیلم نگاه کنیم

الیسا:بریم ما پاپکورن درست کنیم تا فیلم شروع بشه

دفنه:شام چی درست کنیم؟
الیسا:چطوره پاستا درست کنیم؟؟
لیا:اره خوبه پس بدو بریم
توانا:منم پاپکورن درست میکنم ام چاعان پنیری دوست داره یاعیز چجوری دوست داره
لیا: اره یاعیزم پنیری دوست داره

لیا: توانا ام من عاشق چاعان شدم فک کنم
توانا: وایی خیلی خوشحال شدم من برم بهش بگم
لیا: نه نه من خودم صب بهش میگم




چاعان:اووو چه چیزایی درس کردین بنظر خوشمزه میان
یاعیز:اره به به

الیسا :اره همه ی اینا رو لیا درست کرده
چاعان:اوووو



لیا و یاعیز:خداحافظ بچه ها

همه گی:خداحافظ
دیدگاه ها (۱۷)

#حق

استوری جدید اوزگه❤️🩷

استوری جدید یازگی ترجمه هم برا تون گذاشتم🙂🩷لایکفالو=ذوق من❤️...

پارت پنجم خندیدن ماه 🌚🌙✨

(لطفاحمایت کنید❤)P:4 امروزم یک روز بی مزه ی دیگه هیییییی رفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط