*ببینمت
*ببینمت
"سرمو بالا گرفتم
*اینو یگیر
" گوشی..؟!
*مال توعه
"ظلنظلنسهمیعمطتمسهخظ
پریدم بغلش
*شماره خوپمو سیو کردم
پسش زدم
رفتم تو اتاقش
" گریه کردم بی صدا
*وسایلاش رسیده بود
تخت اینا همه رو وصل کردم
عروسکاشو چیدم رو چوبا
قشنگ شده بود اتاق
خیلی
شیشه شیرشو شیر توت پر کردم و گذاشتم بغل تختش با پستونکش
پردی کرومیشم رسید
گذاشتمش
همه چیو اماده کرده بودم
همه جی زسیده بود
خوشگل شده بود
داشتم رمانمو مینوشتم
قشنگ شده بود
"رفتم پیشش که بگم شماره ته رم سیو کردم همه چیو اماده کردم که چک کنه
که اتاقمو دیدم
از ذوق جیغ میزدم بالا پایین میپریدم فقط
خدا میدونه چقد بغلش کردم
*بسه دییییگ
" عاشقتممممم
مرسییییییی
*باشه بسه
الانشم بگیر استراحت کن واست بده
اینجوری
زخمات وا میشه
"بیجعور
دوجت داااالم
"رفتم تو اتاق
ددیم رفت تو اتاق خودش ادامه کاراش
شیطونی زد به سرم
پلاگ دمیو برداشتم
اروم میکردم تو پشتم
" اییی اخ اه
*ی صدایی شنیدم
رفتم ببینم چه خبره
دیدمش
"سرمو بالا گرفتم
*اینو یگیر
" گوشی..؟!
*مال توعه
"ظلنظلنسهمیعمطتمسهخظ
پریدم بغلش
*شماره خوپمو سیو کردم
پسش زدم
رفتم تو اتاقش
" گریه کردم بی صدا
*وسایلاش رسیده بود
تخت اینا همه رو وصل کردم
عروسکاشو چیدم رو چوبا
قشنگ شده بود اتاق
خیلی
شیشه شیرشو شیر توت پر کردم و گذاشتم بغل تختش با پستونکش
پردی کرومیشم رسید
گذاشتمش
همه چیو اماده کرده بودم
همه جی زسیده بود
خوشگل شده بود
داشتم رمانمو مینوشتم
قشنگ شده بود
"رفتم پیشش که بگم شماره ته رم سیو کردم همه چیو اماده کردم که چک کنه
که اتاقمو دیدم
از ذوق جیغ میزدم بالا پایین میپریدم فقط
خدا میدونه چقد بغلش کردم
*بسه دییییگ
" عاشقتممممم
مرسییییییی
*باشه بسه
الانشم بگیر استراحت کن واست بده
اینجوری
زخمات وا میشه
"بیجعور
دوجت داااالم
"رفتم تو اتاق
ددیم رفت تو اتاق خودش ادامه کاراش
شیطونی زد به سرم
پلاگ دمیو برداشتم
اروم میکردم تو پشتم
" اییی اخ اه
*ی صدایی شنیدم
رفتم ببینم چه خبره
دیدمش
۸.۶k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.