دوستان خیلیا گفتن چیو بابام و مادرم فک میکنن دروغ میگم
دوستان خیلیا گفتن چیو بابام و مادرم فک میکنن دروغ میگم
این پست: https://wisgoon.com/pin/47139814/
چون داشتم با برادر کوچکم با بادکنک بازی میکردم که برادرم یهو منو زد بعد منم خواستم با پام بزنم به پاش خورد توی جای بدش ...میدونید که؟!
خلاصه افتاد زمین گریه کرد بعد مامان گفت تو همینجوری وحشیانه میزنی هرچی توضیح دادم حرف خودشو میزد بابام درست همون موقع امد داخل و یجوری نگام کرد ، هر اتفاقی میفته مامان و بابام یجوری وصلش می کننن به من خلاصه که بغض گلوم رو گرف رفتم تو اتاق و داد زدم همچیو گردن من میندازین رفتم سر تکالیفم که بنویسمشون که مامان امد همون حرف های قبل رو زد یجوری گف من یهو زدم زیر گریه هر چی میگفتم گوش نمیکرد وقتی رف مثل چی اشک میریختم اگر با خودم فک نمیکردم میرفتم از پنجره خودمو مینداختم ولی بجاش موهامو کشیدم
این پست: https://wisgoon.com/pin/47139814/
چون داشتم با برادر کوچکم با بادکنک بازی میکردم که برادرم یهو منو زد بعد منم خواستم با پام بزنم به پاش خورد توی جای بدش ...میدونید که؟!
خلاصه افتاد زمین گریه کرد بعد مامان گفت تو همینجوری وحشیانه میزنی هرچی توضیح دادم حرف خودشو میزد بابام درست همون موقع امد داخل و یجوری نگام کرد ، هر اتفاقی میفته مامان و بابام یجوری وصلش می کننن به من خلاصه که بغض گلوم رو گرف رفتم تو اتاق و داد زدم همچیو گردن من میندازین رفتم سر تکالیفم که بنویسمشون که مامان امد همون حرف های قبل رو زد یجوری گف من یهو زدم زیر گریه هر چی میگفتم گوش نمیکرد وقتی رف مثل چی اشک میریختم اگر با خودم فک نمیکردم میرفتم از پنجره خودمو مینداختم ولی بجاش موهامو کشیدم
۵.۰k
۱۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.