پرستار نینیمون p8

جیمین:شاید مست باشم ولی من حرف دلمو میگم من واقا دوست دارم
سدنا:بعد گفتن این حرفش منو بوسید تعجب کردم و سریع از روش بلند شدمو رفتم بیرون رفتم اتاق خودمو لباسامو عوض کردم و فتم خوابیدم
_______پرش به صب____________
جیمین ویو
با سر درد شدیدی از خواب بیدار شدم وایی مندیشب مست بودم خدا چنه کار اشتباهی نکرده باشم راستی منو کی اورده؟
بلند شدم رفتم پایین دیدم اینبار سدنا از من زود تر بیدار شده
جیمین:سلام
سدنا ویو امروز من از جیمین زود تر بیدار ش م رفتم واسش صبونه درست کردم که دیدم اومدو سلام داد
سدنا :سلام (لبخند ملیح)
سدنا:صب بخیر
جیمین:صبح تو هم بخیر میگم سدنا
سدنا:چیزی شده؟
جیمین:من که دیشب مست بودم کار اشتباهی نکردم
وای خدا الان اگه بگمچه غلطی خوردی که پشمات میریزه
سدنا:ام.... ام. نه نه کاری. نکردی(لکنتو استرس و خندهی ضایع)
جیمین:اره جون عمت از قیافت مشخصه بگووو چیکار کردم دیگههه
سدنا:ام... خوب شما.... شم.. ا من... بوسیدیییی(سرخ شده بچم)
جیمین ویو
بعد گفتن این حرفش یه جوری شدم وایییی من چیکار کردم خاک به سرم
یونجی :سلام صب بخل بابالی و حاله (خواب الو)
سدنا:سلام کوچولوی من بیا صبحونه بخوریم (مثلا داره جیمینو میپیچونه)
من واقا هنوزم تو شکم ولی باید بهش اعتراف کنم
______ویو بعد صبحانه _______
جیمین ویو
بعد صبونه به یونجی گفتم با عموش بره پارک که که من راحت بتونم باسدنا حرف بزنم
جیمین:سدنا!
سدنا:ام بعله؟
جیمین:میگم دیشب من چی گفتم بهت؟
سدنا:خوب گفتی شاید مست باشی ولی عشقت نسبت به من واقعیه خوب شما مست بودی درکتون میکنم پس ول.....
جیمین(میپره وسط حرف سدنا) نه راست میگفتم من واقا دوست دارم بامن قرار میزاری؟
ادامه دارد......
بچه ها پارت بعدی رو بعد 12 تا لایک میزارم من دیگه باید شرط بزارم چون واقا حمایت نمیشه