پارت⁵
پارت⁵
(عشق ابدی)
جیمین: چرا درستو نخوندی(با دادو عصبانیت)
(از زبان جیسو): بغض کردمو سرمو انداختم پایین
جیسو: خب....... خب
جیمین: خب چی
جیسو: خب من خوندم ولی یادم نبود.... حالا ولش کن
جیمین: چی..... میدونی نمرت چند شده(داد)
جیسو: حالا مگه چقد مهمه؟
جیمین: اگه تو امسال مردود شی من میرم بالا و تو همین جا میمونی و دیگه باهم نیستیم
جیسو: ای وای راس میگی
جیمین: فردایم امتحان دا ریم ببینم این یکی رو چیکار میکنی
جیسو: خیلی خوبه اینو حتما ۲٠می گیرم
جیمین: ببی نیمو تریف کنیم
جیسو: هم میبینی هم تریف می کنی
(از زبان جیمین): شب که رفتم خونه هر چی جیسو رو صدا زدم دیدم جواب نمی ده... رفتم تو اتاقش دیدم همه جا بهم ریخته یه
جیمین: این جا زلزله اومده یا سیل؟(با تعجب)
جیسو: عه اومدی.... تو هر هفته باید التماست کنن بیای الان هر شب میای یکم عجیب نیس؟
جیمین: نه نیس چون می خواستم مطمئن بشم که داری درس میخونی
فرداش رفتیم سر کلاس ولی یه پسری به کلاسمون اضافه شده بود
وقتی که من و جیمین اومدیم بیرون اومد جلومون و داشت بهمون بدو بیرا میگف
جیمین عصبانی شده بود
تقدیم نگاهتون♡
تا اینجا چه جوری بود💜😊
(عشق ابدی)
جیمین: چرا درستو نخوندی(با دادو عصبانیت)
(از زبان جیسو): بغض کردمو سرمو انداختم پایین
جیسو: خب....... خب
جیمین: خب چی
جیسو: خب من خوندم ولی یادم نبود.... حالا ولش کن
جیمین: چی..... میدونی نمرت چند شده(داد)
جیسو: حالا مگه چقد مهمه؟
جیمین: اگه تو امسال مردود شی من میرم بالا و تو همین جا میمونی و دیگه باهم نیستیم
جیسو: ای وای راس میگی
جیمین: فردایم امتحان دا ریم ببینم این یکی رو چیکار میکنی
جیسو: خیلی خوبه اینو حتما ۲٠می گیرم
جیمین: ببی نیمو تریف کنیم
جیسو: هم میبینی هم تریف می کنی
(از زبان جیمین): شب که رفتم خونه هر چی جیسو رو صدا زدم دیدم جواب نمی ده... رفتم تو اتاقش دیدم همه جا بهم ریخته یه
جیمین: این جا زلزله اومده یا سیل؟(با تعجب)
جیسو: عه اومدی.... تو هر هفته باید التماست کنن بیای الان هر شب میای یکم عجیب نیس؟
جیمین: نه نیس چون می خواستم مطمئن بشم که داری درس میخونی
فرداش رفتیم سر کلاس ولی یه پسری به کلاسمون اضافه شده بود
وقتی که من و جیمین اومدیم بیرون اومد جلومون و داشت بهمون بدو بیرا میگف
جیمین عصبانی شده بود
تقدیم نگاهتون♡
تا اینجا چه جوری بود💜😊
۶.۲k
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.