سر شب مترو خیلی شلوغ بود

سر شب ، مترو خیلی شلوغ بود
طبقِ معمول یه دونه صندلیِ خالی هم نبود
یه دختر و پسری وسطِ اون راهروی شلوغ مترو ،
روبروی هم واستاده بودن .
دختره خستگی از چشماش می‌بارید !
پسره هم معلوم بود خسته‌س اما بروز نمیداد
و با یه نگاهِ تکیه گاه و محکم و در عین حال خریدار ،
به چشمای پریشون روبروش زل زده بود ..

#ادامه‌کامنت💫

•••
#عاشقانه_خاص#بیو#سریال#موزیک#تکس#کلیپ#ادیت#زیبا#سردار #دلها#سینمایی#گل#پروفایل#رستوران#غذا#محلی#لایک#شات#فالو#زیبایی#طبیعت#کیک#استان#آبشار#مشاوره#کنکور#معرفی_کتاب#سال_نوروز#مذهبی#محرم#گربه
#گل_پیچک
دیدگاه ها (۱۲۰)

- گفت دو شب طول میکشه بعدش عادت می کنیفک کنم منو با خودش اشت...

امشب شب تولدمه . . .من موندم و لیستی از آرزوهایی که کی برآور...

" باید برایت لیلا میشدم شیرین میشدم ..شاید هم آیدا ؛اما نه !...

- من پنج سالم بود ؛توی پارک گم شدم انقدر همونجا نشستم تا مام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط