هیولای اتاق من(part 16)
و من بخاطر تصادفی که کردم چیزی یادم نمیاد خب نمیدانم این زندگیم چی
ویو ادمین
وقتی اون سه پسر دفتر چه خاطرات ات را خواندن فهمیدن کیه از همه بدتر حال جیمین بد بود همشون لباساشون را تا کتفش ن پایین دادن با دیدن تتو ی عنکبوت روی کتف شون همشون بهم نگاه کردند وفهمیدن که اون دختر بیچاره که شکنجه اش کردند خواهر جیمنه جیمین خیلی پشیمان بود آلان خواهر ناتنیش بیماری تنفسی داره فقط بخاطر کار اون
شما فکر میکنید آخر داستان چیه
ببخشید کوتاه شدم
ویو ادمین
وقتی اون سه پسر دفتر چه خاطرات ات را خواندن فهمیدن کیه از همه بدتر حال جیمین بد بود همشون لباساشون را تا کتفش ن پایین دادن با دیدن تتو ی عنکبوت روی کتف شون همشون بهم نگاه کردند وفهمیدن که اون دختر بیچاره که شکنجه اش کردند خواهر جیمنه جیمین خیلی پشیمان بود آلان خواهر ناتنیش بیماری تنفسی داره فقط بخاطر کار اون
شما فکر میکنید آخر داستان چیه
ببخشید کوتاه شدم
- ۳.۸k
- ۰۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط