غذا به شکل احمقانه ای ما را سیر می کند

غذا به شکل احمقانه ای ما را سیر می کند
لیوان از دست هایم افتاد و
هزار لحظه شد.
همیشه چیزی کسی باید بمیرد
که این فیلم طرفدارانش را از دست ندهد
گفتند چیزی نیست چیزی نیست
من اما طوری تنها بودم
که ماندنم همه را تنها می کرد
در خیابان
استخوان ها راه می روند
گوشت ها راه می روند
کت و شلوار ها راه می روند
در مغازه کسی دارد استخوانی را
با ساطور نصف میکند
خیابان زوزه می کشد
سگی روحم را به دندان گرفته
می دود
در پاییز درختان را حرص می کنند
انگشت های اضافه را حرص می کنند
پاییز
در اتاق های سیمانی دربسته قرمز تر است
شهر در حاشیه سرد است
متن از خط زدن خونی ست
از متن از حاشیه از کاغذ
بیرون افتاده ام
و ماهی مرده ای دارد
رودخانه را با خود می برد

#گروس_عبدالملکیان
دیدگاه ها (۱)

از زیر سنگ هم شده پیدایم کن!دارم کم کم این فیلم را باور می ک...

مستی به شکستن سبویی بند استهستی به بریدن گلویی بند است گیسو ...

چه فرقی می کندمن عاشق تو باشمیا تو عاشق من؟!چه فرقی می کندرن...

ﻧﭽﺸﯿﺪﻡ ﻟﺐ ﺗﻮ، ﻣﯿﺸﮑﻨﻢ ﺭﻭﺯﻩ ﯼ ﺧﻮﯾﺶ!ﻓﺮﺽ ﮐﻦ ﺑﯽ ﺳﺤﺮﯼ روزه بگیری  ...

ماراتن کیش

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط