یک لحظه خودم را در کوچه ای پاییز زده دیدم

یک لحظه خودم را در کوچه ای پاییز زده دیدم

یک عمر عاشق پاییز شدم

فصل طلایی من، زیباترین فصل سال در برابر چشمهای من

در این کوچه باغ پاییزی، اگر بی احساس هم باشی، این فصل رویایی تو را به اوج احساس خواهد برد

حالا من هستم و قلب پر احساسم و یک دنیا برگهای طلایی

از آسمان می بارد برگ، بر روی زمین ریخته یک دریای برگ

دنیا می درخشد در پادشاه فصلهای سال

آسمان طلایی است، وای که غروب پاییز چه رویای زیباییست

خورشید می درخشد در لا به لای برگهای طلایی و می درخشند درختان مثل جواهری در قلب پاییزی دنیا دلم میخواهد غرق شوم در دریای برگهایی که بر روی زمین ریخته، در زیر این دریا، به خواب میروم مثل یک رویا

خواب پاییزی من، صدای خش خش برگها، چه عاشقانه است درد دل برگهای خشکیده با هم. دلم میخواهد این کوچه باغ پاییز زده که در آن قدم گذاشته ام بی پایان باشد، آنگاه که قرار است به پایان آن برسم از دنیا وداع گفته باشم، تا تنها پاییز را ببینم، دیگر نمیخواهم رهگذری را ببینم که بر روی برگها پا میگذارد و قدر پاییز را نمیداند

ببین که پاییز چه فصل زیباییست، کشیدن تصویر پاییز حتی در توان یک نقاش ماهر هم نیست
دیدگاه ها (۲)

مــن زنم...شبیــه همان زنــی که فـروغ میگـفت... زنــی تنــها...

زندگـــی !بــس که آتشـ ـَـم زده ایدلـ ـــسوخته شده ام ....دی...

#babak_jahanbakhsh💙

اگر هم از دنیا و زندگی خسته شدید لبخند بزنیدتا فکر نکند ضعیف...

بچه که بودم از پاییز بدم میومد، حتی اولین روز مدرسه که همه خ...

╭────────╮ ‌ ‌ ‌ 𝐚 𝐬𝐢𝐩 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮 ‌ ╰────────╯جـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط