خیره ام در چشم خیست حسرتم را درک کن

خیره ام در چشمِ خیست حسرتم را درک کن

قبله ام باش عاشقانه ، نیتم را درک کن

 

ای که رویایت دلیلِ گُنگِ عصیانم شده ست

شعرهایم ،گریه هایم ، خلوتم را درک کن

 

عشق را بر شانه ی اسطوره ها باریده ام

ردِّ اشکِ نیمه شب بر صورتم را درک کن

 

غرقِ آغوشت شدم، عریانی ام تسلیم توست

تا ابد می خواهمت این حالتم را درک کن

 

روزهای بودنم باتو علامت خورده است !

توی تقویمم بمان وُ عادتم را درک کن

 

گرچه نقشِ منفی ام را خوب ایفا کرده ام

در غزل ها جنبه های مثبتم را درک کن

 

از قرارم با تو یک عمر است که آواره ام !

لا اقل دلشوره های ساعتم را درک کن
دیدگاه ها (۳۶۰)

خسته از شلّاق استبدادی است ...

گله ها را بگذار!ناله ها را بس کن!روزگار گوش ندارد که تو هی ش...

به دور دست ها که می نگرم می بینم گذشت عمر خود رابه دور دست ه...

دختر یعنی چی؟!؟!؟!؟میگن دختر یعنی ظرافتیعنی زیبایی در عین سا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط