قسمتی ازرمان حلقه ی مشکیم:

همیشه سیگار کشیدنت عذابم میداد راستشو بخوای بیشتر از روی حسادتم بود، نه که بخوام مثل شاعرها و نویسنده ها بگم چون لبات بهش میخورد حسودیم میشد نه، حسادت میکردم چون میدونستم آدما وقتی سیگاری میشن که خیلی غصه داشته باشن و غصه داشتن میتونه از نداشتن یه آدم به وجود بیاد، من که کنارت بودم، پس مطمئنا اونی که غُصشو میخوردی من نبودم....
دیدگاه ها (۱)

کل رمانامو که نمیونم بزارم ولی میتونم قسمت هایی که قشنگن وبز...

قسمتی رمان اشک های شبانه:

لالا عینکمو گم کردم باز لالامامانم قراره کونم بزاره لالا

توواسش یه تکیه گاه نابی؛@dorsa_rzavi#aliyasini#علی_یاسینی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط