دوست داشتنت

دوست داشتنت
از من بر نمی آمد هرگز !
اما تو آنقدر آرام بخشی که حتی
اگر هیتلر به جای من بود
عاشق چشمانت می شد
و بعد از هر جنایت
به آغوشت بر می گشت!
شاید هم
تمام شاعران کشورت را
یکجا می سوزاند
تا مبادا از تو بنویسند ...
#محمد_قدیم
#خاص ❤ ❤
دیدگاه ها (۲۴)

خیمه بزن بر قلـب من صاحب این خانه تویےمستـــم کن ازجام لبتس...

چای ، قهوه ، کاپوچینو ، نمی دانمهر کدام که دیرتر خنک و تمام ...

سپاس 😊

💠 جانـــم ڪه 💫 تـو باشــی 💠 جان به لب شدن ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

اوایی از گذشته بخش اول:  خاطرات زندگی با یک دکتر روانی. 001 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط