جمعه جان

جمعه جان...

میدانم دلت خیلی از ما آدم ها پر است....
میدانم چقدر بغض داری...
صبح که میشود با تو خوبیم...
دورت میگردیم و میگوییم چقدر خوب که بعد از یک هفته سخت کاری دوباره رسیدی...
میگوییم،میبینیم،میخندیم
بهترین خاطره ها را با صبح تو میسازیم...
اما شب که میشود تو را پس میزنیم
یعنی طوری از تو بیزار میشویم که انگار نه انگار همین چند ساعت پیش بهترین ما بودی
جمعه جان...
شرمنده ایم..
ما را ببخش...
ما آدم ها کلا ذاتمان اینگونه بار آمده
تو به بزرگی خودت ببخش
دیدگاه ها (۲)

خستگی را زندگی کرده ام ، میخواهم کمی هم زندگی را خسته ک...

چرا انتظار بعضی رفتارها را از بعضی آدمها نداریم ؟چرا فکر می ...

زندگی ﻗﺎلی ﺑﺰﺭگی ﺍﺳﺖ ڪہ ﺗﻮ مےبافی ﻭ ﻣﻦ میباﻓﻢ ﻭ دیگری،،میباﻓ...

در این روزگار نقابدار مهم تر از لبخند "چشمخند" است شاید گاهی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط