هر قدر مرا زخمِ زبانم بزنی هیچ یک شاعرِ بی کینه و بی درد
#هر_قدر_مرا_زخمِ_زبانم_بزنی_هیچ_یک_شاعرِ_بی_کینه_و_بی_درد_سرم_من
تابحال ، از عسل ِ چشم کسی مَست شدی
تا بحال ، عاشق ِ دیـوانـه ی سرمست شدی
من همان عاشق ِ دیوانه ی سرمست ِ توأم
تـو بـه اندازه ی من پای کسی هـرز شدی
وقتی از خلسه ی آغوش ِ تـو بر می گردم
تـو هم آشفته ی آن بوسه ی بی مرز شدی
من که از دوری تـو تـار ِ دلم می لـرزد!
تو هم اندازه ی من این همه دلتنگ شدی
هوس ِ خواستنت ، مثل ِعسل شیرین است
تو بگو ، عاشق ِ این قلب ِ پُر از درد شدی
تابحال ، از عسل ِ چشم کسی مَست شدی
تا بحال ، عاشق ِ دیـوانـه ی سرمست شدی
من همان عاشق ِ دیوانه ی سرمست ِ توأم
تـو بـه اندازه ی من پای کسی هـرز شدی
وقتی از خلسه ی آغوش ِ تـو بر می گردم
تـو هم آشفته ی آن بوسه ی بی مرز شدی
من که از دوری تـو تـار ِ دلم می لـرزد!
تو هم اندازه ی من این همه دلتنگ شدی
هوس ِ خواستنت ، مثل ِعسل شیرین است
تو بگو ، عاشق ِ این قلب ِ پُر از درد شدی
۱.۴k
۲۵ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.