آن روزهای آخر ،تنت بوی تند آغوش دیگری را می دادمن برای لمس تنت ...آن بو را تحمل می کردمبویش آن قدر تند بود کههر بار که حسش می کردماشک در چشمانم حلقه می زد ،ولی من عاشق بودم ...باید می بوییدم و لمس می کردم واشک می ریختم ...