شعر با قافیه ی سخت سرودن سخت است

شعر با قافیه ی سخت سرودن سخت است
گرهی را که شده کور، گشودن سخت است ؛

دخترِ خانِ دِهی و دلِ من را بردی...
مطمئناً دلِ خان زاده ربودن سخت است؛

رُک بگو! عاشق این بی سروپایی یا نه؟؟
درکِ :تقریباً" و "انگار" و "حدوداً" سخت است ؛

گیرم این فاصله بین من و تو افتاده
ماه را از دلِ دریاچه زدودن سخت است ؛

تو از اجبار عروسِ دهِ همسایه شدی...
غصه ام این شده که: جایِ تو بودن سخت است؛

باقیه قصه در این شعر نمیگنجد، چون...
شعر با قافیه ی سخت سرودن سخت است ؛

#حامد_محمدنسب
دیدگاه ها (۱)

احساس خودکشی ,یک نقص شخصیت نیست ... و به این معنا نیست که شم...

امام علی همت مدرس چمران ...مردانِ بزرگی اند ولی هیچکدام ما ر...

تصمیم گرفتم از ماشین پیاده شم و خودم رو تسلیم کنم، می دونستم...

یک نفر دل تنگ است،یک نفر می بافد،یک نفرمی شمرد،یک نفر میخوان...

باز حرفای نزده رو قلبم سنگینی میکنه.....😔💔آدما رو خسته نکنید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط