ای عاشق دلخسته تو را چیست از این عشق

ای عاشق دلخسته تو را چیست از این عشق
جز چشمه ی اشکی و دگر هیچ از این عشق
ای خسته ز بازی و ز تقدیر و ز غربت
ما را نظری کن و رها کن خود از این عشق...♏
دیدگاه ها (۱)

بعضی وقتایکی میشه تموم زندگیتتمام هستیتتمام جونتمیدونی کهشای...

ماهیان از آشوب دریا به خدا شکایت داشتند دریا آرام شد و آن ها...

میخواهم آنقدر از اینجا دور شومکِ دیگر دست هیچ آشنایی به من ن...

ﺷﺮﺍﺑﻢﺑﺎﺵ !ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺭﯾﺎ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻨﻮﺷﻤﺖ ...ﻣﺴﺘﺖ ﺷﻮﻡ ...ﮔﯿﺴﻮ ﺑﯿﻔﺸ...

عمر دلم ببین بدون تو میگذره سخت.‌..ببین دگر خسته شده برای عا...

خسته خسته خسته از این روز و شباگشته ام در رویا و خیال هاپایا...

شوق دیدار تو سر رفت ز پیمانه ی ماکی قدم‌می نهی ای شاه به ویر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط