عشق در نگاه اول
عشق در نگاه اول....
پارت ۱۵🪄
نیم ساعت بعد...
جیمین داشت کم کم میخوابید که یکی در رو با لگد باز کرد تا جیمین دومد نگاه کنه کیه دید همون قلدر عوضیه سال پیشه که همیشه جیمینو اذیت میکرد اون عوضی سمت جیمین اومد و بلندش کرد و برد سمت دیوار و بین خودشو دیوار حبسش کرد....
_چی...چیکار میکنی عوضی برو کنار
*هه لبشو میبوسی من هزار بار بهت اعتراف کردم ولی اون نیومده بوسیدت هاااا
داشت به سمت لبای جیمین میرفت که در باز با لگد باز شد و یونگی اومد تو(آگوست دی اعظم وارد میشود)دید که اون عوضی میخواد لبای جیمین رو ببوسه رفت سمتش و اولین ضربشو تو دماغ پسر خالی کرد دومی سومی چهارمی تا اینکه...
_تر..تروخدا ب...سه کشتیش هقق هقققق
×جرئت کن یه بار دیگه نزدیکش شو ببین چجور دمار از روزگارت در نمیارم زندگیتو سیاه میکنم الفای عوضی(بم و خرناس کشیدن)
*هه فک کردی کی هستی پادشاهی دوستپسرشی که انقد دلت براش میسوزه من یه ساله دارم تلاش میکنم اونو مال خودم کنم بعد تو میگی دستت بهش برسه از این جور چرت و پرت ها هاااا
×پسره ی احمق کم رو اعصابم راه برو یه جوری میزنمت مرغ های آسمون به حالت زار زار گریه کنن فهمیدی(داد نه ها عربده)
*شیبال سکیییی(نشان دادن انگشت وسط خود)
و رفت بیرون...
_هقهق هققق
×هی هی اروم باش رفت دیگه نمیزارم بیاد نزدیکت
_هقققق اون عوضی نمیخواد منو ولم کنه یه سال پیش کاری کرد که دیگه حتی حالم ازش به هم بخوره اون...اون میخواست به من تجاوز بکنه هققق
×هی اروم دیگه نمیتونه دست بهت بزنه
و جیمین رو در آغوش گرفت و پشتش رو ناز کرد که جیمین زوزه ای شاد کشید و فرمونش تو هوا پخش شد...
×هممم فرمونت بوی پرتقالپرتقاله خیلی خوشبوعه
_م...مرسی تو هم بوی گل رز میدی(خجالتی و سر به زیر)
×(خنده)
×خب حالا الان اروم شدی
_اهمم مرسی
×هممم حالا پاشو که بریم معلم دنبالت میگرده
_اهمم باشه ولی به خاطر اتفاق یه ساعت پیش معذرت میخوام
×کدوم
_اینکه...اینکه چیز خب
که یهو...
yona_park
پارت ۱۵🪄
نیم ساعت بعد...
جیمین داشت کم کم میخوابید که یکی در رو با لگد باز کرد تا جیمین دومد نگاه کنه کیه دید همون قلدر عوضیه سال پیشه که همیشه جیمینو اذیت میکرد اون عوضی سمت جیمین اومد و بلندش کرد و برد سمت دیوار و بین خودشو دیوار حبسش کرد....
_چی...چیکار میکنی عوضی برو کنار
*هه لبشو میبوسی من هزار بار بهت اعتراف کردم ولی اون نیومده بوسیدت هاااا
داشت به سمت لبای جیمین میرفت که در باز با لگد باز شد و یونگی اومد تو(آگوست دی اعظم وارد میشود)دید که اون عوضی میخواد لبای جیمین رو ببوسه رفت سمتش و اولین ضربشو تو دماغ پسر خالی کرد دومی سومی چهارمی تا اینکه...
_تر..تروخدا ب...سه کشتیش هقق هقققق
×جرئت کن یه بار دیگه نزدیکش شو ببین چجور دمار از روزگارت در نمیارم زندگیتو سیاه میکنم الفای عوضی(بم و خرناس کشیدن)
*هه فک کردی کی هستی پادشاهی دوستپسرشی که انقد دلت براش میسوزه من یه ساله دارم تلاش میکنم اونو مال خودم کنم بعد تو میگی دستت بهش برسه از این جور چرت و پرت ها هاااا
×پسره ی احمق کم رو اعصابم راه برو یه جوری میزنمت مرغ های آسمون به حالت زار زار گریه کنن فهمیدی(داد نه ها عربده)
*شیبال سکیییی(نشان دادن انگشت وسط خود)
و رفت بیرون...
_هقهق هققق
×هی هی اروم باش رفت دیگه نمیزارم بیاد نزدیکت
_هقققق اون عوضی نمیخواد منو ولم کنه یه سال پیش کاری کرد که دیگه حتی حالم ازش به هم بخوره اون...اون میخواست به من تجاوز بکنه هققق
×هی اروم دیگه نمیتونه دست بهت بزنه
و جیمین رو در آغوش گرفت و پشتش رو ناز کرد که جیمین زوزه ای شاد کشید و فرمونش تو هوا پخش شد...
×هممم فرمونت بوی پرتقالپرتقاله خیلی خوشبوعه
_م...مرسی تو هم بوی گل رز میدی(خجالتی و سر به زیر)
×(خنده)
×خب حالا الان اروم شدی
_اهمم مرسی
×هممم حالا پاشو که بریم معلم دنبالت میگرده
_اهمم باشه ولی به خاطر اتفاق یه ساعت پیش معذرت میخوام
×کدوم
_اینکه...اینکه چیز خب
که یهو...
yona_park
- ۴.۲k
- ۰۴ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط