چرا هر آدمی گوشه ی خلوت خودش را ندارد

چرا هر آدمی گوشه ی خلوت خودش را ندارد ؟
چرا نمی شود هرکس، هروقت که دلش خواست به گوشه ای، کناری، کنجی ... پناه ببرد ؟؟
فرو برود در خودش بدون اینکه کسی جایی کارش لنگ بماند و بدون اینکه یک دنیا سوال و جواب شود و انگ مجنون و دیوانه و افسرده بهش بچسبد ؟؟...

بدون اینکه نگران هیچ بنی بشری و گذشت زمان و کار و زندگی و ... باشد

چرا ما آدمها به خلوت همدیگر احترام نمیگذاریم ؟ چرا حالی مان نمیشود از سنگ نیستیم ؟ خسته می شویم گاهی و کم می آوریم گاهی ...

چرا نمی شود یک گوشه ی خلوت داشته باشیم که پناه ببریم به آنجا و کز کنیم درسکوت و گاهی بی دلیل اشک بریزیم و بخندیم و فکر کنیم و ...
و مال خود خودمان باشیم فقط ؟...
دیدگاه ها (۲)

گاهی پیش می آید که دلت یک اتفاق خوب می خواهد. اتفاقی که از ر...

هرکی این پست دید پرسپولیسی بود کامنت بذاره لطفآ(من خودم دبست...

والا

این چندمین تولد توست و چندمین انبساط مجدد کائناتاین چندمین ب...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط