♡ Our Idal
♡ Our Idal
♡ایدآل_ما♡
پارت ۷
ویو ا.ت
جیمین:نمیای دوساعته تو آشپز خونه ژست فکر کردن او گرفتی (با داد) <آخه اعضا تو حال ان ولی ا.ت همین جوری داشت با درونش سر کله میزد >
ا.ت: اومدم بابا
رفتم تو حال ...
ا.ت : بله
کوک : بیا باهم تو اتاق با تهیونگ و جیمین گیم بزنیم
ا.ت: باشه ولی اونا کوشن
کوک: بالا دارن بازی او آمد میکنن
ا.ت : اوکی
(فلش بک به اتاق )
تهیونگ ویو
منو جیمین داشتیم دستگاه گیم او درست میکردیم بازیه هنگ کرده بود نمی اومد بالا من رو صندلی نشستم و درستش میکردم جیمین بالا سر من وایساده بود که ...
جیمین: تهیونگ
تهیونگ: هوم (مشغوله )
جیمین: یه سوال بپرسم
ته: بپرس
جیمین : تو که ا.ت دوست نداری داری
ته: چطور
جیمین: همین جوری اخه خیلی بهش نگاه میکنی انگار وقتی میبینیش چشات برق میزنه
ته : آره
جیمین: چی ...( با تعجب)
ته آره دوسش دارم
بچه ها باید برم مدرسه بعد ظهریم ببخشید
آدمین : یونا ..:)
♡ایدآل_ما♡
پارت ۷
ویو ا.ت
جیمین:نمیای دوساعته تو آشپز خونه ژست فکر کردن او گرفتی (با داد) <آخه اعضا تو حال ان ولی ا.ت همین جوری داشت با درونش سر کله میزد >
ا.ت: اومدم بابا
رفتم تو حال ...
ا.ت : بله
کوک : بیا باهم تو اتاق با تهیونگ و جیمین گیم بزنیم
ا.ت: باشه ولی اونا کوشن
کوک: بالا دارن بازی او آمد میکنن
ا.ت : اوکی
(فلش بک به اتاق )
تهیونگ ویو
منو جیمین داشتیم دستگاه گیم او درست میکردیم بازیه هنگ کرده بود نمی اومد بالا من رو صندلی نشستم و درستش میکردم جیمین بالا سر من وایساده بود که ...
جیمین: تهیونگ
تهیونگ: هوم (مشغوله )
جیمین: یه سوال بپرسم
ته: بپرس
جیمین : تو که ا.ت دوست نداری داری
ته: چطور
جیمین: همین جوری اخه خیلی بهش نگاه میکنی انگار وقتی میبینیش چشات برق میزنه
ته : آره
جیمین: چی ...( با تعجب)
ته آره دوسش دارم
بچه ها باید برم مدرسه بعد ظهریم ببخشید
آدمین : یونا ..:)
۴.۱k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.