سناریو انهایپن
وقتی حسودی میکنی۱
هیسونگ:
میره برات گل میگیره
_خانم حسودم.. میشه آقات رو ببخشی
+نمیخوام تو بیشتر از به اون سریال مسخره اهمیت میدی
_باشه اصلا غلط کردم باشه؟؟؟؟
+باشه(یعنی خاک بر سرت کنن ا. ت)
جی:
_چاگیا الان داری حسودی میکنی
+نه نمیکنم
_میکنی
+نمیکنم
(داستان ادامه دارد)
جیک:
_الان داری به لیلا حسودی میکنی
+اگه منم از صبح تا شب با لیلا بازی میکردم توهم حسودی میکردی
_چاگیاااااا.... ببخشید
سونگهون:
_ا. ت دوباره چرا؟؟
+هزار بار بهت گفتم با اون وونیونگ حرف نزن
_ا. ت میدونی که من مجری بودم اگه حرف نمیزدم چیکار میکردم
+نمیخو....
لبت رو بوسید
_ببخشید تکرار نمیشه
سونو
_به یک گل حسودی کردی
+اره کردم
_چرااا
+نمیدونم
_حالا که نمیدونی یعنی بیا برات جبران کنم یادت بره
جونگوون:
از اینکه با استف خانوم داشت حرف میزدم حسودیت شده بود برای همین رفتی
_جونگوونااا بیا بریم
چشم قره ای بهش رفتی که
بچه خودش فهمید
نی کی: نظری ندارم
وقتی بدون دلیل قهر میکنی(طنز)
هیسونگ: مرض داری چیکارت کنم
جی: من رفتم بخوابم
جیک: لیلا برو اون قهررو رو بخور
سونگهون: باز چه غلطی کردم خبر ندارم
سونو: منم قهرم
جونگهون: یعنی خیلی تاثیر گذاری
نیکی: خوشبحالت قهری من اشتی ام
ریدم
هیسونگ:
میره برات گل میگیره
_خانم حسودم.. میشه آقات رو ببخشی
+نمیخوام تو بیشتر از به اون سریال مسخره اهمیت میدی
_باشه اصلا غلط کردم باشه؟؟؟؟
+باشه(یعنی خاک بر سرت کنن ا. ت)
جی:
_چاگیا الان داری حسودی میکنی
+نه نمیکنم
_میکنی
+نمیکنم
(داستان ادامه دارد)
جیک:
_الان داری به لیلا حسودی میکنی
+اگه منم از صبح تا شب با لیلا بازی میکردم توهم حسودی میکردی
_چاگیاااااا.... ببخشید
سونگهون:
_ا. ت دوباره چرا؟؟
+هزار بار بهت گفتم با اون وونیونگ حرف نزن
_ا. ت میدونی که من مجری بودم اگه حرف نمیزدم چیکار میکردم
+نمیخو....
لبت رو بوسید
_ببخشید تکرار نمیشه
سونو
_به یک گل حسودی کردی
+اره کردم
_چرااا
+نمیدونم
_حالا که نمیدونی یعنی بیا برات جبران کنم یادت بره
جونگوون:
از اینکه با استف خانوم داشت حرف میزدم حسودیت شده بود برای همین رفتی
_جونگوونااا بیا بریم
چشم قره ای بهش رفتی که
بچه خودش فهمید
نی کی: نظری ندارم
وقتی بدون دلیل قهر میکنی(طنز)
هیسونگ: مرض داری چیکارت کنم
جی: من رفتم بخوابم
جیک: لیلا برو اون قهررو رو بخور
سونگهون: باز چه غلطی کردم خبر ندارم
سونو: منم قهرم
جونگهون: یعنی خیلی تاثیر گذاری
نیکی: خوشبحالت قهری من اشتی ام
ریدم
۴۲۸
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.