شعر جام ارغوان

.
hasanmokhtari.ir
.
لاله ها اندر بیابان ریخته
جام های ارغوانی برزمین

کو کسی تا باده برگیرد ز خاک
مست گردد در شیار آخرین

بوی عطر #زعفران #قاینات
هر نسیمی می برد تاغرب و چین

شال گل بر سر نهادند گل زنان
از دیار در دارالمؤمنین

شربت مثقال آن دردت کشد
شور و شوق عشق جوشد بر جبین

می فروشانیم بر هر خمره ای
جام گر گیرند کی گردیم حزين؟

فصل پاییز است و قاین گلشن است
شد خراسان حلقه ای قاین نگین

از نگینش جام های زعفران
می زند هر دم پیاپی نازنین

در خمار ساغرش جامانده ام
کی به هوش آیم ز جامت؟ آفرین

اندر این میخانه شور زعفران
تار و نی را می نوازد بهترین

پایتخت زعفرانست قاینات
زعفرانش از طلا شد برترین

رنگ و عطر و بوی آن مستم نمود
می پرم تا عرش اعلا عليين

دستها «مختاری» اندر پرده شد
لرزه بر زلف پریشانش ببین

از #کتاب #شعر #قاین_پایتخت_زعفران 1381/06/23
دیدگاه ها (۰)

شعر گلو وَنَژَه مَده

شعر فروغ هشتمین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط