پارت

پارت ۲


که جونگ ایل شروع کرد به حرف زدن
÷ میگن اینجا خوناشام داره
=چی چی میگی اینجا هیچ خوناشامی وجود نداره که
یکی گفت
(علامت ناشناس _)
_ چرا شاید باشه
که یوری جیغ زد هممونشک بودی که گفتم
بهتره بریم بخوابیم حتما از ترس توهمی شدیم

رفتیم داخل چادر

۱۵ مین بعد
اه چرا خوابم نمیبره بهتره یکم راه برم .
رفتم داشتم راه میرفتم که یک چیزی فرو شد توی گردنم و سیاهی

یونگی ویو
امروزم با مامان و بابام سر اینکه با اون یونا ازدواج کنم دوام شد گفتن باید تا دو روز دیگه یک زن جور کنم
اخه من از کجام زن بیارم داخل راه بودم که بوی ادم به مشامم خورد رفتم اون طرف
دیدم که دو دختر و دو تا پسر اومدن
یکی از اون دخترا خیلی خوشگل و کیوت بود
غیافش خیلی شبیه کره ای ها نمیخورد
که دیدم یکیشون گفت اینجا هیچ خوناشامی وجود نداره رفتم گفتم چرا شاید باشه و زود رفتم
خیلی تو فکر اون دختره ام رفتم همون جا دختره رو گاز زدم و خونش واقعا خوشمزه بود که بیهوش شد
بغلش کردم و بردمش به امارت ترسناکم رفتم توی یک اتاق که واسه ی خودم بود(عکسشو میزارم ) نمیدونم به چه کارم میاد که یک چیزی به سرم زد


ا.ت ویو
........





سلام من اومدم چند روزی هستم با امتحانا دست پنجه نرم میکنم اما الان دیگه یکم وقتم یکم آزاد شده و زود زود پارت میزارم🩷
دیدگاه ها (۱)

سناریو

استایل هاشون❤️

امروزم با صدای الارم از خواب بیدار شدم و به مدرسه فحش میدادم...

پارت 13 دیدم.... چند تا دختر روبه روم وایستادن یه دونه از او...

" Part-1 "

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط