پارت

پارت 13

دیدم....
چند تا دختر روبه روم وایستادن یه دونه از اون دختر ها اومد جلو و من رفتم عقب همینجوری میومد جلو که من خوردم به دیوار...
( بچه ها بادیگارده یه لحظه رفته بود )
که اون دختره گفت ( اسم دختره سوفیا هست )
سوفیا: ببین به جونگکوک من دست نمیزنی فهمیدی جونگکوک مال منهه
ا/ت: من چکار به جونگکوک تو دارم بردار برا خودت
که صدای جونگکوک شنیدم
جونگکوک : سوفیااا (داد)
(صدای اهنگ بلنده کسی صداشونو نمیشنوه)
ویو جونگکوک
دیدم ا/ت خیلی دیر کرده رفتم سمت سرویس ببینم کجاست که دیدم سوفیا داره یه چیزی بهش میگه از سوفیا متنفرم اهههه داد زدم که روشنو برگردوندن که رفتم سمتشون و دست ا/ت رو گرفتم و بردمش رفتیم بیرون از بار
که گفتم
جونگکوک: اونجا چکار میکردی (یکم داد)
ا/ت: خو..دم ا.زت اجا..زه گرفتم ر..فتم سرویس
جونگکوک: اون بادیگارده که همرات فرستادم کجاست
ا/ت: نم..یدونم وقتی از سرویس اومد بیرون فقط اون دخترا رو دیدم
جونگکوک: سوارشو( یکم عصبی)
و.....
دیدگاه ها (۱۵)

و....ویو جونگکوک رسیدیم عمارت بدون اینکه توجه بهش کنم رفتم ب...

پارت 15 رفتم داخل عمارت و رفتم بالا نمیدونم چرا این دختر برا...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط